..:: حرفهايي هست براي نگفتن و ارزش عميق هر كسي به اندازه ي حرفهايی است كه براي نگفتن دارد و كتاب هايی نيز هست براي ننوشتن و من حالا رسيده ام به آغاز چنين كتابي ::..

فرازی از یک دعای ملکوتی...

.
بر محمد و آل محمد رحمت فرست و شدت كينه كينه توزان را در باره من به محبت، و حسد متعديان را به مودت، و بدگمانى اهل صلاح را به اعتماد، و دشمنى نزديكان را به دوستى، و بدرفتارى خويشان را به نيكوئى و بى‏اعتنائى اقربا را به نصرت، و دوستى مجامله كاران را به دوستى حقيقى و اهانت مصاحبان را به حسن عشرت، و تلخى ترس از ستمكاران را به شيرينى امنيت مبدل ساز

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَ أَبْدِلْنِی مِنْ بِغْضَةِ أَهْلِ الشَّنَآنِ الْمحَبَّةَ ، وَ مِنْ حَسَدِ أَهْلِ الْبَغْیِ الْمَوَدَّةَ ، وَ مِنْ ظِنَّةِ أَهْلِ الصَّلَاحِ الثِّقَةَ ، وَ مِنْ عَدَاوَةِ الْأَدْنَیْنَ الْوَلَایَةَ ، وَ مِنْ عُقُوقِ ذَوِی الْأَرْحَامِ الْمَبَرَّةَ ، وَ مِنْ خِذْلَانِ الْأَقْرَبِینَ النُّصْرَةَ، ، وَ مِنْ حُبِّ الْمُدَارِینَ تَصْحِیحَ الْمِقَةِ ، وَ مِنْ رَدِّ الْمُلَابِسِینَ کَرَمَ الْعِشْرَةِ ، وَ مِنْ مَرَارَةِ خَوْفِ الظَّالِمِینَ حَلَاوَةَ الْاَمَنَةِ الْاَمَنَةِ
.
مکارم الاخلاق
.
التماس دعا

علی کریمی، فاصله ی حرف تا عمل !

.
امروز یه ایمیلی برام رسید که آدمو خیلی به فکر میبره! حتما تا الان از ماجرای علی کریمی، فوتبالیست محبوب و البته پر حاشیه تیم ملی فوتبال و باشگاه استیل آذین و جناب سردار آجرلو، نماینده سپاه پاسداران در باشگاه استیل آذین! با خبر شدید. ماجرایی که مهر تایید دیگری بود بر سیاستهای کثیفی که فقط خاص فوتبال کشور ماست! البته نه فقط فوتبال، که این منش شنیع تزویر و ریا که با چاشنی پرونده سازی و بی حیایی سیاسی همراه است، سالهاست که در جامعه ما ریشه دوانده.

من از اعمال خیریه علی خبر داشتم اما شاید تا این ماجرا علنی نمی شد، درست نبود چیزی بنویسم، ولی ظاهرا پاسداری عده ای از انقلاب و ارزش ها !!! باعث شده تا سرنوشت به گونه ای رقم بخورد که رازهای مگو، بگو شوند و می دانم نه کریمی و نه کریمی ها از این امر خوشنود نبوده و نخواهند بود. اما این قضیه باید علنی می شد، تا مدعیان بدانند فاصله حرف تا عمل چقدر است! بدانند که علی این فاصله را پر کرده، آیا آنها هم یارای گذر از دیار حرف و ادعا و وصال به دیار عمل را در خود می بینند؟!
وظیفه پاسداری حقیقی از ارزش ها ومبارزه با تزویر و ریا، باعث شد تا با انتشار این مطلب، گام کوچکی در جهت صیانت از ارزشهای حقیقی بردارم، باشد که روزی برسد همانطور که کریمی ها ، دایی ها و ... میخواهند، اعمال خیر را فقط برای رضای خدا و خلق خداو آن هم در خفا و بدون آلایش به سیاهی ریا، انجام دهیم. روزی که برای انتقام کشی های شخصی و سیاسی، به آبروی افراد نتازیم! و این را آویزه گوش خود کنیم که همه چیز مسلمان، خون و آبرو و ومال او بر مسلمان حرام است (نهج الفصاحه) و شکستن حرمت مومن همردیف بزرگترین گناهان قرار دارد.


--------------------------------


علی کریمی در جمع کودکان بی سرپرست
که البته از زمانی که علی سرپرستی آنها را قبول کرده دیگر بی سرپرست نیستند!


.


.
علی کریمی در کنار بابک معصومی



و این هم علی کریمی در کنار بلندقدترین پسر ایران که در برنامه ماه عسل شرکت کرد. از بلندی قد خودش دچاره عارضه شده بود. مجری ازش پرسید چه آرزویی داری. گفت سه تا آرزو دارم. یکی اینکه سالم باشم. لپ تاپ داشته باشم. و علی کریمی رو از نزدیک ببینم. همون شب علی کریمی یه لپ تاپ براش خرید و رفت به دیدنش و گفت هزینه درمانت هم میدم بری آلمان. هر سه تا آرزوشو برآورده کرد
.
------------------------------------------

أَفْضَلُ الزُّهْدِ إِخْفَاءُ الزُّهْدِ
.
باتشکر از دوستانی که در تهیه این ایمبل نقش داشتند
التماس دعا
.

کدام اتحاد؟!

این فقط یک اطلاع رسانیست!

تراویح لغتی عربی است و به نمازهایی اطلاق می‌شود که مسلمانان سنی در شب های ماه رمضان به جماعت می‌خوانند. این نماز پس از نماز عشاء خوانده می‌شود. در بین اهل سنت رسم است که هر شب یک جزء قرآن را در این نمازها تلاوت کنند تا در پایان ماه رمضان، قرآن ختم شود.

بارها در کشور دم از اتحاد شیعه و سنی زده می شود اما آیا گامی هم در این جهت برداشته می شود؟! چه کسی باعث ایجاد این تفرقه در جامعه بزرگ مسلمانان شده و با مرّ زمان این آتش را شعله ور تر میکند؟!

متاسفانه هنوز در تهران مسجدی برای سنی ها وجود ندارد! و این خیلی عجیب است ؛ در حالی که در پایتخت شاهد کلیساهای نسبتا زیادی هستیم، اما هنوز هیچ مسجدی برای سنی ها در تهران بنا نشده و آنگاه که امام جماعت زاهدان خواهان ساخت مسجد در تهران شده مورد تمسخر برخی سایت های به ظاهر مروج فرهنگ شیعی شده! (اینجا را ببینید)

همانطور که فوقا اشاره شد، نماز تراویح نمازیست که برادران اهل تسنن ما در ماه مبارک رمضان به جا می آورند و تقریبا بسیار بر خواندن آن تاکید دارند، اما متاسفانه در پایتخت مسجدی وجود ندارد تا بتوانند این نماز را بصورت جماعت بجا آورند و ناچارا عده ای که خود را ملزم به خواندن این نماز می دانند، به سفارت عربستان پناه برده و آنجا به عبادت جمعی خود می پردازند! همان کشوری که عده ای مدام لقب "وهابیت" را به آن نسبت میدهند!

این در حالیست که اخیرا خبری مبنی بر تخصیص مجوز به احداث مسجد و واحد اسلامی توسط اوباما در امریکا – آن هم نزدیک برجهای معروف حادثه 11 سپتامبر- در رسانه های داخلی و خارجی منتشر شده که این دو قضیه اصلا نمی تواند برای ما صورت خوشی داشته باشد، چرا که ما خود را پرچمدار اتحاد شیعه و سنی می دانیم و همواره به خود میبالیم که امام خمینی (سلام الله عیله) در آن فضای احساسی اوایل انقلاب، با جلوگیری از تندروی ها، سخن از حقوق اقلیت های مذهبی به میان آورد و مانع از منزوی شدن این قشر از اقشار جامعه شد.

حال که می توان با اقدام هایی نه چندان پر هزینه، گامی در جهت تحقق اتحاد واقعی بین امت های اسلام برداشت، صواب آن است که با آینده نگری بیشتری نسبت به این مسائل برخورد شود تا عرصه را برای تفرقه اندازان گشوده نگذاریم.

----------------------------------------------------------

پی نوشت: (سخنی از بنیانگذار انقلاب در همین باب)

برادران اهل سنت هرگز از اقليتهاى مذهبى نيستند. و ما بارها گفته ايم كه رفتارمان با اقليتهاى مذهبى بسيار خوب خواهد بود. اسلام آنها را محترم شمرده است. ما به آنان تمام حقوقشان را مى‏دهيم. آنان حق دارند در مجلس وكيل داشته باشند و آزادند به فعاليتهاى سياسى- اجتماعى بپردازند و آزادانه امور مذهبى خود را انجام دهند. آنان ايرانى هستند و مثل ساير ايرانيان در زير چتر حكومت اسلامى زندگى با امنيت كامل خواهند داشت. در امور نظامى مثل ساير امور، زنان مى‏توانند كارهايى را به عهده بگيرند و در صدر اسلام زنان در جبهه بوده‏اند و آنچه كه مربوط به مجروحين بوده است به عهده آنان گذاشته مى‏شده است.

صحیفه امام(س) - جلد 5 - صفحه 292

-----------------------------------------------------------

اللهم عجل لولیک الفرج

.

مناجات ...

ای خداوند!
به علمای ما مسئولیت
و به عوام ما علم
و به مومنان ما روشنایی
و به روشنفکران ما ایمان
و به متعصبین ما فهم
و به فهمیدگان ما تعصب
و به زنان ما شعور
و به مردان ما شرف
و به پیران ما آگاهی
و به جوانان ما اصالت
و به اساتید ما عقیده
و به دانشجویان ما نیز عقیده
و به خفتگان ما بیداری
و به بیداران ما اراده و به مبلغان ما حقیقت
و به دینداران ما دین
و به نویسندگان ما تعهد
و به هنرمندان ما درد
و به شاعران ما شعور
و به محققان ما هدف و به نشستگان ما قیام
و به راکدان ما تکان
و به مردگان ما حیات
و به کوران ما نگاه
و به خاموشان ما فریاد
و به مسلمانان ما قرآن
و به شیعیان ما علی(ع(
و به فرقه های ما وحدت
و به حسودان ما شفا
و به خودبینان ما انصاف
و به فحاشان ما ادب
و به مجاهدان ما صبر
و به مردم ما خودآگاهی
و به همه ملت ما همت، تصمیم
و استعداد فداکاری
و شایستگی نجات

و به همه ملت ما همت، تصمیم و استعداد فداکاری
و شایستگی نجات و عزت
ببخش

دکتر علی شریعتی

حلول ماه مبارک رمضان مبارک، التماس دعا

همایش ایرانیان مقیم خارج و چند نکته!

.
چند روز پیش ، در تهران اجلاسی برپا شد با عنوان "همایش ایرانیان مقیم خارج از کشور"؛ که احتمالا به دلیل سر و صدای زیادش، از آن مطلع شده اید، اما این اجلاس، یک همایش ساده نبود و با خود حاشیه های فراوانی به همراه داشت که قابل تامل است.

اول اینکه این عمل ذاتا می تواند مفید فایده باشد و برای مملکت سودمند؛ به شرط آنکه شرکت کنندگان و بانیان آن حسن نیت خود را به اثبات رسانده باشند، همچنین باید عملکرد نشست قبلی مورد تحلیل قرار میگرفت و نتایج حاصله رسانه ای میشد حال آنکه ما اصلا خبر نداریم که چند درصد از وعده های داده شده و قول های گرفته شده در نشست قبلی، جامه عمل به تن کردند؟ آیا هدف فقط برگزاری یک شوی تبلیغاتیست؟ یا گوشه چشمی هم به پیشرفت مملکت وجود دارد؟!


دوم اینکه بهتر است با ایجاد تسهیلات مناسب و فضای مساعد جلوی فرار نخبگان گرفته شود تا اینکه به دنبال عده ای به اصطلاح نخبه از وطن گریخته برویم و آنها را تاج سر خود قرار دهیم، این جوانان تحصیل کرده متعهد به وطن چه کمتر از آن زنی دارند که به گفته خود 34 سال است از وطن گریخته و معلوم نیست از کدام یک از مراکز فساد امریکا، حالا پیدایش شده و می خواهد یادی از وطنش کند!!! چه نیازی به حضور چنین افرادی در جامعه هست که تا اندکی مشکل پیش آید باز فرار را بر قرار و دفاع از وطن ترجیح دهند و بهترین برچسبی که روی آنها می توان گذاشت در خوشبینانه ترین حالت برچسب "وطن فروش" است!


نکته جالب اینکه وقتی مسئولان مدام دم از مبارزه با بدحجابی می زنند و گاها به آن اعمال کذایی و پلیسی کردن فضای فرهنگی جامعه دست می زنند چطور در مقابل این بی عفتی سکوت میکنند! آیا بدحجابی بهتر از بی حجابی نیست؟! اگر این چنین اجلاسی در دوران اصلاحات برپا می شد آیا جناب دکتر!! "حاج ح.ا" با دارو دسته خود به کف خیابانها نمی ریختند و فریاد وا اسلاما سرنمی دادند؟!
.

جالب اینجاست درست یکی دوروز بعد از این شو، سایت ارزشی جهان نیوز طی خبری تحت عنوان "کشف حجاب، پایان فمنیست های ایرانی" تصاویر بی حجاب افرادی را منتشر میکند که حداقل می توان از آنها این دفاع را کرد که آنها دست به کشف حجاب در داخل کشور نزدند و به خود جرات چنین کاری را ندادند اما ما در این اجلاس شاهد تقدیر از زنان بی حجاب – تاکید می کنم بی حجابی- بودیم که معلوم نیست با کدام هدف سودجویانه و با سوء استفاده از اندیشه لیبرال عده ای، فضا را برای عرض اندام خود و بازگشت به وطنی که روزی از آن گریخته بودند، مناسب دیده اند.


مسئله دیگر نوع گفتمان و سخنرانی های ایراد شده در همایش بود! چه نیازی بود برای جلب نظر هر چه بیشتر حضار آنچنانی، پا بر روی اندیشه و گفتمان انقلابمان یعنی همان اسلام ناب محمدی گذارده شود و با تاکید بر اندیشه های ناسیونالیستی، به خط امام تاخته شود؟! چه نیازی بود به جای مکتب اسلام دم از مکتب ایران زده شود؟! علاوه براین نکات دیگری هم هست که البته دیگر عادی شده و آن هم نوع الفاظ به کار رفته و اصطلاحات بود که دیگر امیدی به اصلاح آن نیست و ظاهرا این نوع گفتمان به سبک خاصی بدل شده که نوعی ارزش محسوب میشود!

در آخر، امید است که دیگر شاهد چنین همایش هایی که اعتراض گسترده اشخاص مختلف، از جمله عده ای از مراجع عظام را در بر دارد، نباشیم. آدمی به امید زنده است ...

اللهم عجل لولیک الفرج